وبسایت شخصی عرفان مجیبErfan Mojib's Personal Website
معرفی کتاب کتاب کودک داستان یادداشت مصاحبه تماس Art About

شکست دیکتاتور از گنجشک‌ها

فیونا زوبلین

ترجمه‌ی عرفان مجیب

 

در اواخر دهه‌ی ۱۹۵۰، مائو، بنیانگذار و رهبر جمهوری خلق چین یکی از قدرتمندترین مردان جهان به حساب می‌آمد و نگاهش را به آینده‌ی کشورش دوخته بود. البته یکی از نتایج عملی چنین رویکردی این بود که نگاه این دیکتاتور همزمان به زمین و آسمان دوخته شده بود، به خصوص به پرنده‌ها و خزنده‌ها. در سال ۱۹۵۹ مائو پویشی به نام «پویش چهار آفت» به راه انداخت که یکی از ملزومات سیاست «گامی بزرگ به جلو» به شمار می‌رفت. هدف اصلی از این سیاست کلان تبدیل جامعه‌ی بدوی چین به قدرتی صنعتی بود. چهار آفتی که مائو از آن سخن می‌گفت موش و مگس و پشه و گنجشک بودند. هدف از این پویش پاکسازی نظام‌مند و کامل این موجودات تعیین شده بود.

نفرت از پشه‌ها، مگس‌ها و موش‌ها به راحتی قابل توضیح بود، چون ‌این موجودات باعث گسترش بیماری‌ها می‌شدند. اما خصومت مائو با گنجشک‌ها نیز چندان پیچیده نبود: گنجشک‌ها حیواناتی سرمایه‌دار بودند که دست‌رنج دهقانان چین را می دزدیدند و برای به دست آوردن غذایشان به خودشان زحمتی نمی‌دادند. برای همین هم مائو خواستار حذف این پرندگان کوچک از کل سرزمین‌های تحت سیطره‌ی چین شد تا اقدامی به نفع جمعیت انجام داده باشد.

مردم از این پویش استقبال کردند پویشی که مستلزم کشتار عمده‌ی این پرندگان قهوه‌ای فربه بود. برخی از مردم به گنجشک‌های در حال پرواز شلیک می‌کردند، برخی دیگر پس از کشف لانه‌های این پرندگان، جوجه‌هایشان را می‌کشتند و تخم‌هاشان را از بین می‌بردند. اما وحشتناک‌ترین و خلاقانه‌ترین شکل یورش به گنجشک‌ها، روش ایجاد صدا بود، که طی آن مردم در سراسر چین برای جلوگیری از فرود گنجشک‌ها، مستمراً بر دیگ‌ها، تابه‌ها و طبل‌هایشان می‌کوبیدند و گنجشک‌ها را مجبور می‌کردند آن‌قدر پرواز کنند تا از خستگی روی زمین بیافتند و جان بدهند.

بر اساس گزارش‌های وقت، گنجشک‌ها شروع به پناه بردن به باغ‌ سفارتخانه‌های خارجی کردند تا بتوانند در سکوتی نسبی قدری استراحت کنند. وقتی مقامات چینی در سفارت لهستان تعدادی گنجشک کشف کردند برای نابودی آن‌ها از مسئولان سفارتخانه اجازه خواستند. در پی امتناع سفیر لهستان، باغ سفارت توسط مردمی که با خودشان طبل و قابلمه و ماهیتابه آورده بودند احاطه شد. مردم آن‌قدر بر سازهای سرسام‌آورشان کوبیدند تا گنجشک‌ها دسته‌جمعی تلف شدند و کارگران سفارت مجبور شدند اجساد آن‌ها را با بیل از سفارت خارج کنند.

در حالی که آمار دقیقی از گنجشک‌های قتل عام شده وجود ندارد، کارشناسان بر این باورند که جمعیت گنجشک‌ها در معرض انقراض قرار گرفته بودند. البته گنجشک‌ها تنها قربانیان این حادثه نبودند: گزارش‌های متعددی از سقوط افراد از پشت بام‌ها در حین تلاش برای از بین بردن لانه‌ی گنجشک‌ها وجود دارد. همچنین حیوانات دیگر نیز که با گنجشک اشتباه گرفته می‌شوند مورد حمله قرار می‌گرفتند یا با مصرف سمی که برای گنجشک‌ها گذاشته بودند تلف می‌شدند.

جودیت شاپیرو، استاد دانشگاه آمریکایی و نویسنده‌ی کتاب «نزاع مائو با طبیعت» می‌گوید: «تأثیر منفی [این پویش] به سرعت آشکار شد، زیرا شیوع ملخ‌ها در فصل بعد بسیار بیشتر از گنجشک‌ها به محصولات زراعی آسیب زد. او با افرادی که در آن زمان در چین می‌زیستند مصاحبه کرد و متوجه شد که همه خاطراتی از مشارکتشان در این کارزار در ذهن دارند. شاپیرو در این رابطه می‌نویسد: «بچه‌ها در ازای لاشه‌ی گنجشک‌هایی که به مقر کمپین تحویل می‌دادند جایزه می‌گرفتند. بنا به گفته‌ی شاهدان عینی، پس از آن پویش، دیگر خبری از غذای لذیذ محلیِ کباب گنجشک نبود، زیرا گنجشک‌ها کلاً از بین رفته بودند.»

اما بازنده‌ی اصلی کارزار گنجشک‌کشی کسی جز شخص مائو نبود، زیرا معلوم شد با این‌که گنجشک‌ها به غلات دست‌برد می‌زدند، حشرات را نیز می‌خورند. حالا در غیاب گنجشک‌هایی که جمعیت حشرات را کنترل می‌کردند، محصولات کشاورزی چینی‌ها به تاراج حشرات می‌رفت. ملخ‌ها، زنجرک‌ها و سایر حشرات از نبود گنجشک‌ها نهایت بهره را می‌بردند و فوج فوج به مزارع هجوم می‌آوردند. در سال ۱۹۶۰، مائو تازه به اشتباهش پی برد و خواستار توقف جنگ با گنجشک‌ها شد، اما دیگر کار از کار گذشته بود. در غیاب گنجشک‌ها و آفت‌کش‌هایی که در روزهای اولیه‌ی کارزار مبارزه با آفات مصرف شده بود، چین خود را در برابر هجوم حشرات ناتوان می‌دید. طبق گزارشات در سال ۱۹۶۰ حشرات حدود ۶۰ درصد از محصولات شهر نانجینگ را از بین بردند. جاسپر بکر در کتاب «ارواح گرسنه» می‌نویسد: «دهقانان سعی می‌کردند با نصب لامپ‌های بزرگ، شبانه حشرات را وسط مزارع بکشند.»

برآیند تمام این اتفاقات بزرگترین قحطی تاریخ بود که بنا به تخمین‌ها منجر به مرگ ۳۵ تا ۵۰ میلیون نفر در حدفاصل سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۱ شد. البته قتل عام گنجشک تنها مقصر ماجرا نبود، زیرا مائو دستور داده بود ده‌ها میلیون دهقان کار در مزارع را کنار بگذارد و به فلزکاری مشغول شوند. به موجب این فرمان، جنگل‌زدایی گسترده‌ای رخ داد، زیرا درختان برای سوخت کوره‌های زغال چوب قطع می‌شدند و حکومت دهقانان را مجبور کرده بود همه‌ی فلزات قابل ذوب کردنشان از جمله اجاق‌های آهنی و ظروف پخت‌وپز را تحویل فلزکارها بدهند. در همین حال، بسیاری از مزارع به حال خود رها شده بودند و برداشت غلات به شدت کاهش یافته بود. مزارع غلات برای این‌که تحت حمایت دولت باقی بمانند، آمار محصولاتشان را بالاتر از حد واقع گزارش می‌کردند. با این حال، هنگامی که آمار واقعی به دست مقامات رسید، مائو به جای تشکیک در سیاست‌های خود احتکار غلات را سبب قحطی جلوه داد.

شاپیرو در این خصوص می‌نویسد: «پویش کشتار گنجشک‌ها مضرات اقتدارگرایی زیست‌محیطی را به خوبی نشان می‌دهد. به گفته‌ی او «وقتی دیکتاتورها تصمیمات درستی می‌گیرند، نتایج خوبی حاصل می‌شود، اما وای به روزی که دیکتاتوری مثل مائو تصمیمات غلطی اتخاذ کند.»

story image