عرفان مجیب: فرض کنید که به تازگی نوشتن رمانی را به پایان بردهاید که به نظر خودتان در صورت انتشار با اقبال مواجه خواهد شد، اما ناشر دست به نقدی برای انتشارش سراغ ندارید. تصور کنید که در حلقهی خویشان و دوستان کسی را نمیشناسید که در کار نشر کتاب باشد تا جگرگوشهتان را به دستش بسپارید. در این صورت تنها راهی که برایتان باقی میماند این است که رمانتان را شخصاً برای چند بنگاه انتشاراتی ارسال کنید یا حضوری سراغ ناشران مورد نظرتان بروید. اما گاهی ناشرها آنقدر سرشان شلوغ است که حتی جواب سلام شما را هم نمیدهند و گاه هم آنقدر بازاری هستند که به شما به چشم فرصت سودآوری نگاه میکنند و با کلی منت حاضر میشوند کتابتان را با هزینهی خودتان چاپ کنند.
اما آیا در کشورهایی که نسبت ما سابقهی طولانیتری در صنعت نشر دارند هم روال کار به همین ترتیب است؟ شما اگر در غرب هم بخواهید با ناشر معتبری مستقیماً مکاتبه کنید معمولاً راه به جایی نمیبرید. بسیاری از ناشران بزرگ همانجا در درگاه اینترنتیشان خیلی محترمانه اعلام کردهاند که دستنوشتههای شما را در صورت دریافت روانهی سطل زباله میکنند. ناشرهای کوچکتر هم ادا و اطوارهای خودشان را دارند و به سبب محدودیت منابع انسانی ممکن است ماهها شما سر بدوانند و دست آخر هم دستتان را توی پوست گردو بگذارند. تمسک به خویشان و آشنایان هم که در غرب آتشش به داغی کورهی آشنابازی ما ایرانیها نیست. پس تکلیف نویسندهی تازهکاری که در ممالک غربی قصد انتشار کتابش را دارد و دلش به چاپ با هزینهی شخصی رضا نمیدهد چیست؟
پاسخ این پرسش را باید در نقشآفرینی کارگزاران ادبی جستوجو کرد. در واقع ناشران معتبر غربی اغلب تنها از طریق کارگزاران ادبی از نویسندگان اثر جدید دریافت میکنند. درست مثل وکلا یا مشاورین املاک که در بعضی کشورها واسطهی ضروری معاملات هستند، کارگزارن ادبی هم در نقش حلقهی واسط نویسندگان و ناشران عمل میکنند. اما آیا تصور نویسندگان غربی از کارگزاران ادبی شبیه تصور ما از مشاوران املاک است؟ گمان نمیکنم. در واقع وظیفهی بنیادی کارگزاران ادبی این است که دست نویسنده را توی دست ناشر بگذارند. یک کارگزار ادبی کارآمد اثر دریافتی را به دقت میخواند و بسته به کیفیت متن نویسنده را برای توفیق بیشتر در بازار کتاب راهنمایی میکند. با این حال ارتباط نویسنده و کارگزار هم اصول و قواعد خاص خودش را دارد. نویسنده پس از انتخاب کارگزارِ مورد نظر ابتدا طی نامهای خود و اثرشان را معرفی میکند. کارگزار ادبی ممکن است بعد از خواندن نامه از همکاری با نویسنده اجتناب کند یا در صورت قبول از او متن کامل اثر را بخواهد. در این مقطع، کارگزار در صورت تأیید نهاییِ متن، آن را به ناشران مناسب میفرستد و برای عقد قرارداد با آنها به نیابت از نویسنده مذاکره میکند. پس از انتشار اثر نیز کارگزار با نویسنده و ناشر همکاری میکند تا اثر منتشر شده در بازار بیشتر دیده شود.
کارگزاران ادبی در غرب یا به صورت انفرادی و در قالب آژانسهای کوچک یا تحت پوشش بنگاههای بزرگ چندملیتی فعالیت میکنند. آنها اغلب جهت خواندن اثر هزینهای از نویسنده دریافت نمیکنند و تنها در صورت موفقیت در عقد قرارداد با ناشر سهم مختصری را با نویسنده شریک میشوند. بر خلاف تصور عوام که کارگزاران ادبی را مختص نویسندههای بزرگ میپندارند، کارگزاران ادبی بیشترین کمک را به نویسندگان نوپا میکنند. در کشور ما هم با اینکه تعدادی آٓژانس ادبی به فعالیت میپردازند، کارگزاران آنها بیشتر پلی برای اتصال ناشران خارجی و داخلی هستند و عمدتاً به عنوان واسطهی انتقال حقوق معنوی آثار ایفای نقش میکنند. در شرایطی که کمکهای دولتی برای حمایت از آثار ادبی صادراتی برقرار شده و در زمانهای که اقبال به تبادلات فرهنگی میان ناشران ما با ناشران خارجی فزونی گرفته، کارگزاران ادبی میتوانند با ایفای نقش مؤثر به جهانی شدن ادبیات ما کمک کنند. با این حال، در صورتی که کارگزاران ادبی در بازار داخلی نشر نیز فعال شوند، نویسندههای تازهکار برای چاپ اثرشان مجبور نیستند به محبت دوستان و آشنایان متوسل شوند، ناشران آثار شستهورفتهتری دریافت میکنند، مؤلفان از مشاورههای حقوقی صحیح برخوردار میگردند و از همه مهمتر کتابها بعد از انتشار به حال خودشان رها نمیشود.
این یادداشت در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۹۶ در روزنامهی ایران منتشر شده است.