وبسایت شخصی عرفان مجیبErfan Mojib's Personal Website
معرفی کتاب کتاب کودک داستان یادداشت مصاحبه تماس Art About

قلم سرخ یا مُهر خاموشی

عرفان مجیب: کسی نمی‌تواند انکار کند که هزار و یک جور آفت به جان زبان فارسی افتاده، آفت‌هایی از جمله رواج «فینگلیش» و «فارگلیسی»، غلط موسوم به «هکسره» و ابداعات مستمر جوانانی که خواسته یا ناخواسته به قواعد زبان فارسی دهن‌کجی می‌کنند. پاسداران زبان فارسی تا حالا به هر طریقی که توانسته‌اند سعی در ریشه‌کن کردن این معظلات کرده‌اند و در بسیاری از موارد راه به جایی نبرده‌اند. جالب است بدانیم نگرانی اهالی قلم از بی‌تفاوتی «مردم» نسبت به درست‌نویسی محدود به عصر حاضر و زبان فارسی نمی‌شود. پرفسور جان‌مک‌ورتر در سخنرانی معروفش در بنیاد تِد، نگرانی‌ها از خطر غلط‌نویسی را تا قریب به ۲۰۰۰ سال پیش ردگیری می‌کند. در نمونه‌ای شگفت‌انگیز، شواهدی از یک مدرس زبان لاتین در سال ۶۳ میلادی ارائه می‌کند که درست به سیاق دلواپسان امروزی از جوانانی گلایه دارد که دستور زبان لاتین را رعایت نمی‌کنند، در محاوره دقت لازم را ندارند و با سهل‌انگاری‌شان زبان لاتین را به ورطه‌ی انحطاط کشیده‌اند. در آن زمان روح این مدرس لاتین هم خبر نداشت که همین طغیان‌گری بعدها مقدمه‌ای برای ظهور زبان مستقلی به نام زبان فرانسه ‌خواد شد. اگر آفت‌های زبانی در روزگار مدرن را نتیجه‌ی رواج پیام‌رسان‌ها و تلفن همراه و اینترنت بدانیم، این مدرس زبان لاتین برای توجیه غلط‌نویسی عوام چه دلیلی می‌توانست ارائه کند؟ آیا نباید احتمال داد که نگرانی‌ مصلحان و منتقدان ما نسبت به اضمحلال زبان فارسی در دراز مدت مانند نگرانی این مدرس زبان لاتین بی‌مورد است؟

 

جدای از وجاهت یا عدم وجاهت نگرانی منتقدان غلط‌نویسی، نکته‌ای که اغلب مغفول می‌ماند برخورد پرخاشگرانه‌ی منتقدان نسبت به غلط‌نویسان است. بارها دیده‌ایم که حین گفت‌وگوهای مجازی، اشخاصی با این بهانه که طرفِ گفت‌‌وگو در نوشتارش غلط‌های نحوی و املایی دارد صدایش را خاموش کرده‌اند. فرمول «تو که هنوز بلد نیستی فلان چیز را درست بنویسی لازم نیست راجع به بهمان چیز نظر بدهی» را در بحث‌های مکتوب فضای مجازی به کرات دیده‌ایم. البته نباید پنداشت که این عارضه هم تنها مختص فارسی‌زبانان است. گواه این مدعا جنبشی‌ست که چند وقت پیش در روزنامه‌ی گاردین در اعتراض به «اسنوب‌های گرامری» به راه افتاد. منا چلبی، روزنامه‌نگار بریتانیایی که از سردمداران این جنبش بود، با برجسته‌ کردن رفتارهای پرخاشگرانه‌ی ملانقطی‌های انگلیسی‌زبان، تذکرهای دستوری در فضای مجازی را ابزاری برای خاموش کردن صدای افرادی می‌داند که اغلب از اقشار آسیب‌پذیرتر اجتماع هستند. او حتی پا را از این قضیه فراتر می‌گذارد و مدعی می‌شود نه غلط‌هایی که ملانقطی‌ها متذکر می‌شوند اهمیت چندانی دارند و نه قواعدی که آن‌ها مبنای انتقادشان قرار می‌دهند مورد توافق عموم هستند. چلبی افرادی را که مدام با قلم قرمزشان زیر غلط‌های دیگران خط می‌کشند اغلب «مسن‌تر، ثروتمند‌تر و سفید‌پوست‌تر» از جماعتی می‌داند که قربانی این پرخاشگری واقع می‌شود. فارغ از این‌که چنین تفسیری تا چه حد در جامعه‌ی ما مصداق دارد، می‌توان با چلبی در این گفته همراه شد که «قبل از توجه به ساختار جملات دیگران بهتر است به محتوای کلامشان گوش کنیم.»

 

به هر روی، با این‌که کسی منکر اهمیت نگارش صحیح، آموزش‌های همگانی و نقد سازنده در جامعه نیست، باید این نکته را در نظر داشت که زبان پیش از این‌که عرصه‌ی درست‌نویسی و نمایش سواد آدم‌ها باشد ابزاری برای گفت‌وگو و نزدیک‌تر کردن آدم‌هاست.

 

 

این یادداشت در تاریخ ۱۷ اسفند ۹۶ در روزنامه‌ی ایران منتشر شده است.

story image